- صالحین آنلاین - https://www.salehinonline.ir -

طرح بحث: غيبت

طرح بحث: غيبت

مخاطب: با کم و زیاد کردن و شیوه یبان، عمومی

غيبت

يكی از آفات زيانبار زبان كه از گناهان بزرگ به شمار می رود غيبت است غيبت به كسر غين بر وزن زينت يعنی پشـت سر ديگران بدگويی كردن و سخن ناخوشايند گفتن . اين تعريف با شمول و عمومی كه دارا است شامل انواع غيبت ، بهتان ، تهمت ، افك و حتی ذكر عيوب آشكار می شود و حال آنكه هر يك از اين ها در اصطلاح تعريف خاصی داشته و از نظر شرعی دارای احكام ويژه ای است و همه آنها از مصاديق غيبت مصطلح به شمار نمی آيد . بنابر اين ، مفهوم غيبت در لغت مفهومی است اعم از غيبت مصطلح و در احاديث نيز گاهی به همين معنی (مفهوم عام) اطلاق شده است .

وَقَدْ جَاءَ عَلَی الْمَشْهُورِ قَوْلُ النَّبِيِّ صلی الله عليه وآله هَلْ تَدْرُونَ مَا الْغِيبَةُ فَقَالُوا اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ ذِكْرُكَ أَخَاكَ بِمَا يَكْرَه

حديث مشـهوری از نبی اكرم صلی الله عليه و آله و سلم است كه از اصحابش ‍ پرسيد : آيا می دانيد غيبت چيست ? اصحاب گفتند : خدا و رسولش آگاه است ، نبی اكرم صلی الله عليه و آله و سلم فرمود : (غيبت) يادی از برادر مسلمانت كردن به چيزی كه بدش می آيد. (بحار الانوار ج72 ص222)

غيبت در عبارات فقها

شرايط و قيودی كه فقها آورده اند عبارت است از :

الف) غيبت جنبه كشف سرّ و افشاگری داشته باشد . بنابر اين ، بازگو كردن عيبها و گناهان آشكار غيبت نيست و گناه غيبت بر آن بار نمی شود ، هر چند ممكن است از لحاظ توهين و تحقير يا اشاعه فحشاء ممنوع و حرام بوده و كيفر و عقوبتش با درجه اين گناه تناسب نداشته باشد .

ب) عيب مذكور دروغ نباشـد ، يعنی در شخص مورد غيبت وجود داشته باشد. پس ، اگر واقعيت نداشـته باشد تهمت است و گوينده آن به عنوان مفتری تحت كيفر قرار می گيرد و گناهش از غيبت مصطلح بيشتر و شديدتر است .

ج) انگيزه عيب جويی در ميان باشد. بنابر اين ، اگر ذكر عيوب ديگران برای حفظ مصلحت آنان باشـد شـرعا اشـكالی ندارد ، هر چند طرف مقابل راضی نباشـد. مثلا بازگو كردن خصوصيات بيمار نزد پزشـك از اين قبيل است كه مصلحت بيمار در افشای آن است ، هر چند ممكن است بيمار در بدو امر از اظهار آن ناراحت شود. همچنين ذكر محاسن اشخاص به عنوان تعريف و تمجيد آنها غيبت نيست ، هر چند آنها از افشای محاسن خود ناراحت شوند. البته در صورتی كه افشای محاسن موجب اذيت و آزار شـخص شود كار خوبی نيست لكن نه به عنوان غيبت بلكه به عنوان ايذاء برادر مؤ من ، كه برای خود حكم جداگانه ای دارد .

د) شـخص مورد غيبت مشخص باشد چه با ذكر نام و ساير مشخصات يا با اشاره و كنايه ، بطوريكه شنونده طرف را بشناسد . پس ، اگر كلی و نا معلوم باشد و يا آنكه شنونده او را نشناسد غيبت محسوب نمی شود .

ه) شخص مورد غيبت مسلمان و برادر دينی انسان باشد . بنا بر اين ، غيبت كافران و مشركان و ملحدان اشكالی ندارد .

و) شخص مورد غيبت متجاهر به فسق نباشد. پس ، اگر كسی آشكارا مرتكب گناه می شـود غيبت او جايز است ، زيرا چنين شخصی از گناه كردن و گناهكار بودن باكی ندارد و از اينكه مردم رفتار ناشـايسته او را بفهمند هراسی به دل راه نمی دهد

اين بود مجموع قيود و شـروطی كه در عبارات فقها و علمای اخلاق و حتی برخی از اهل لغت ديده می شود كه به تبعيت از شرايط شرعی ذكر كرده اند. هر چند بعضی از اين شـروط در تحقّق معنای لغوی دخالت ندارد ولی ، با توجه به شرايطی كه در احاديث و منابع فقهی آمده است ، بايد آن را در ترتّب احكام شـرعی دخيل دانست . حال ، توجه شما را به آيات و روايات وارده جلب می كنيم .

غيبت از نظر قرآن

شكی نيست كه غيبت از گناهان كبيره است و مرتكب كبيره مستحقّ دوزخ است .

چنانكه در ذيل آيه شريفه امام صادق عليه السّلام فرمود :

وَعَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْن عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئ اتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيماً نساء : 31 قَالَ الْكَبَائِرُ الَّتِي أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَلَيْهَا النَّار

گناهان كبيره گناهانی است كه خداوند مجازات آتش برای آنها مقرّر داشته است . (وسائل الشيعة ج15 ص315)

قرآن كريم در چند مورد شديدا از غيبت نكوهش نموده و از آن نهی كرده است ، از جمله : وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ. وای بر عيب جويان هرزه گوی .(همزه)

… وَلا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضا أيُحِبُّ احَدُكُمْ أنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أخيهِ مَيْتا فَكَرِهْتُموهُ …

… هيچ يك از شما از ديگری غيبت نكند . آيا كسی از شما دوست دارد كه گوشت مردار برادر خود را بخورد ؟ [ به يقين ] همه شما از اين كار كراهت داريد [ پس ‍ بدانيد كه غيبت كردن مانند خوردن گوشت

مرده برادر دينی است ، از آن سخت بپرهيزيد … ] (حجرات 12)

از اين دو آيه استفاده می شـود كه در غيبت ، انگيزه عيب جويی شرط است ، زيرا در آيه اول از غيبت به عنوان عيب جويی و هرزه گويی مذمّت شده و در آيه دوم غيبت را با خوردن گوشـت مردار برادر دينی تنظير نموده و اين تنظير به خاطر آن است كه غيبت ترور شـخصيت ديگران است ، گويی غيبت كننده به وسيله غيبت شخصيت آنها را له كرده و از صحنه بيرونشان می كند.

در اينجا غيبت كننده با غيبت دو كار انجام می دهد :

1 ـ آنكه ديگری را بی آبرو می كند

2 ـ آنكه بدين وسيله برای كسب وجاهت و آبروی خويش دست و پا می كند و در حقيقت ترور شخصيت ديگران را مايه حفظ آبروی خود می پندارد و به اصطلاح شخصيت خود را در گرو مردن ديگران و پايمال كردن آنها می بيند .

نكته ديگری كه از اين آيه استفاده می شود اين است كه غيبت تنها در مورد مسلمين حرام است زيرا دو عبارت بَعْضُكُمْ بَعْضا حجرات : 12و لَحْمَ أخيه حجرات : 12 اشـاره به مؤمنان است و غير مؤمنان را شامل نمی شود.

سومين نكته ای كه ممكن است از آيه شريفه برداشت شود آن است كه غيبت در صورتی موضوعيّت پيدا می كند كه طرف مقابل حضور نداشته باشد ، زيرا علاوه بر آنكه لغت غيبت نشـانه عدم حضور است كلمه ميتا نيز به اين معنی اشاره دارد ، چون در آيه شخص ‍ مغتاب (غيبت شونده) مانند مرده فرض شده است ، پس همان گونه كه شخص مرده غايب است و نمی تواند از خود دفاع كند او نيز در اثر عدم حضور قادر به دفاع از آبرو و حيثيت خويش نيست .

نكته چهارم آنكه همان طور كه مرده ديگر زنده نمی شود آبروی از دست رفته نيز قابل برگشت نيست .

چه بسيار افرادی كه آزرده خاطر از دنيا رفتند و ديدارها به قيامت افتاد و آنگاه در پيشـگاه خداوند متعال به محاكمه و دادخواهی برخواهند خاست . نعوذ باللّه من شرّ الشّيطان و من غضب الرّحمن .

لا يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إلا مَنْ ظُلِمَ وَكانَ اللّهُ سَميعا عَليما .خداوند دوست ندارد كسی با سخنان خود بديها را اظهار كند مگر آن كسی كه مورد ستم واقع شده باشد . و خداوند شنوا و دانا است .(نساء 148)

از اين آيات استفاده می شود كه خداوند دوست ندارد بديهای ديگران آشكار شود و عيوب آنان فاش گردد و آبروی مردم از بين برود .

غيبت از نظر روايات

در روايات اسلامی نيز به طور جدّی از غيبت كردن نهی شده و آثار سوئی برای آن بيان گرديده است كه در اين باره به طور مشروح به بحث می پردازيم ، زيرا مردم كمتر به حرمت و گناه غيبت توجه دارند ، و همان گونه كه مرحوم شهيد ثانی می فرمايد : بيشتر مردم برای ادامه نماز ، روزه و بسياری از عبادات و آنچه وسيله قرب مقام در نزد پروردگار می شـود می كوشـند و بسياری از محرّمات از قبيل زنا ، شـرب خمر و … را مرتكب نمی شوند و با اين همه ، بيشتر اوقات خود را در مجالس لهو و خوشـگذرانی و سخنان بيهوده و … تلف می كنند و آبروی برادران دينی خود را می برند و آن را جزو گناهان به حساب نمی آورند ، گويی از مؤاخذه خداوند متعال در ارتكاب اين گونه اعمال بيمی ندارند . خلاصه اينكه بسياری از مردم مرتكب غيبت می شوند و گويا آن را گناه نمی دانند و از اين نكته غافلند كه كارهای ديگری كه انجام می دهند و حسناتی كه كسب می كنند با يك غيبت تمام آنها را از بين می برند .

1) هتك آبروی مسلمان بدتر از رباخواری است .

پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود :

عَنْهُ قَالَ خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله فَذَكَرَ الرِّبَا وَعَظَّمَ شَأْنَهُ فَقَالَ إِنَّ الدِّرْهَمَ يُصِيبُهُ الرَّجُلُ مِنَ الرِّبَا أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ فِي الْخَطِيئَةِ مِنْ سِتٍّ وَثَلَاثِينَ زَنْيَةً يَزْنِيهَا الرَّجُل … درهمی كه انسان از ربا به دست می آورد گناهش نزد خدا از سی و شش زنا بزرگتر است و بالاترين ربا معامله كردن با آبروی مسلمان است . (بحار الانوار ج72 ص222)

2) غيبت از زنا بدتر است . جابر بن عبد اللّه و أبي سعيد خدری از پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم نقل كرده اند كه فرمود :

عَنْ جَابِرٍ وَأَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَا قَالَ النَّبِيُّ صلی الله عليه وآله إِيَّاكُمْ وَالْغِيبَةَ فَإِنَّ الْغِيبَةَ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا إِنَّ الرَّجُلَ قَدْ يَزْنِي وَيَتُوبُ فَيَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِ وَإِنَّ صَاحِبَ الْغِيبَةِ لَا يُغْفَرُ لَهُ حَتَّی يَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُه

از غيبت بپرهيزيد كه غيبت از زنا بدتر است ، زيرا زناكار ممكن است توبه كند و خدا توبه او را بپذيرد اما غيبت كننده مورد عفو قرار نخواهد گرفت مگر اينكه طرف از او راضی شود . (بحار الانوار ج72 ص222)

3) غيبت ، به منزله خوردن گوشت مرده است

همان گونه كه قرآن مجيد غيبت كردن را مانند خوردن گوشت برادر مؤمن می داند در روايات نيز به اين مطلب اشاره و تأكيد شده است : پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود :

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَی عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله سِبَابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ كُفْرٌ وَأَكْلُ لَحْمِهِ مَعْصِيَةٌ وَحُرْمَةُ مَالِهِ كَحُرْمَةِ دَمِهِ

دشنام دادن به مؤمن ، گناه و جنگيدن با او كفر و خوردن گوشت او [ به وسيله غيبت ] معصيت است ، و احترام مال مؤمن مانند احترام خون اوست (كافی ج2 ص359)

اينكه قرآن مجيد و روايات از غيبت تعبير به خوردن گوشت انسان مرده می كنند بر شدت و بزرگی گناه گواهی می دهد و اين گونه تعبير فقط در باره غيبت وارد شده است . كسی كه غيبت شخص ديگری را می كند چون طرف (غيبت شونده) حضور ندارد كه از خود دفاع كند و در نتيجه آبرويش از بين می رود و شخصيتش در ميان مردم له می شود ، تشبيه به مرده شده است . زيرا اگر آبروی كسی در ميان اجتماع بريزد هيچ چيز نمی تواند آن را جبران كند و در ميان مردم برای هميشه سرافكنده است . از اين رو ، كسی كه غيبت می كند مانند اين است كه گوشت برادر مسلمان خود را با اينكه مرده است می خورد تا برای خود كسب حيثيت كند .

مرحوم طبرسی در شأن نزول آيه شريفه وَلا يَغْتَبْ بَغضُكُمْ بَعضا حجرات : 12 می نويسد :

   الشَّيْخُ الطَّبْرِسِيُّ فِي مَجْمَعِ الْبَيَانِ ، وَالْجَوَامِعِ ، فِي قَوْلِهِ تَعَالَی وَلا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً نَزَلَ فِي رَجُلَيْنِ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله عليه و آله اغْتَابَا رَفِيقَهُمَا وَهُوَ سَلْمَانُ بَعَثَاهُ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله عليه وآله لِيَأْتِيَ لَهُمَا بِطَعَامٍ فَبَعَثَهُ إِلَی أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ وَكَانَ خَازِنَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله عليه وآله ‍ عَلَی رَحْلِهِ فَقَالَ مَا عِنْدِي شَيْءٌ فَعَادَ إِلَيْهِمَا فَقَالَا بَخِلَ أُسَامَةُ وَقَالَا لِسَلْمَانَ لَوْ بَعَثْنَاهُ إِلَی بِئْرِ سُمَيْحَةَ لَغَارَ مَاؤُهَا ثُمَّ انْطَلَقَا يَتَجَسَّسَانِ هَلْ عِنْدَ أُسَامَةَ مَا أَمَرَ لَهُمَا بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله وَفِي الْجَوَامِعِ ، ثُمَّ انْطَلَقَا إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله عليه وآله فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله لَهُمَا مَا لِي أَرَی خُضْرَةَ اللَّحْمِ فِي أَفْوَاهِكُمَا فَقَالَا يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا تَنَاوَلْنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا لَحْماً قَالَ ظَلَلْتُمْ تَأْكُلُونَ لَحْمَ سَلْمَانَ وَأُسَامَة

اين آيه در باره دو تن از اصحاب رسولخدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم نازل شده است كه از رفيق خود سلمان غيبت كردند. چون او را خدمت پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرستادند تا برايشان غذا بياورد ، پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم او را نزد اسامة بن زيد كه مسئول [ بيت المال ] بود فرستاد تا غذا بگيرد . اسامه گفت چيزی ندارم كه به تو بدهم . هنگامی كه سلمان نزد آن دو برگشت گفتند چرا غذا نياوردی ؟ گفت خدمت پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم رسيدم ، ايشان مرا نزد اسامه فرستاد و او گفت الان چيزی ندارم ، به اين جهت نتوانستم چيزی تهيه كنم . آن دو نفر گفتند : اسامه بخل ورزيد و غذا نداد ، و در باره سلمان گفتند :

اگر او را به سراغ چاه سميحه (اسم چاهی است) بفرستيم آب فروكش خواهد كرد و خشك خواهد شـد . آنگاه اين دو نفر راه افتادند تا نزد اسامه بيايند و بررسی كنند كه چرا اسامه به سلمان غذايی نداده است . پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود : من آثار خوردن گوشت در دهان شما می بينم . گفتند : ما امروز گوشت نخورده ايم . فرمود : گوشـت سلمان و اسامه را می خورديد : [ غيبت اين دو را می كرديد . ] سپس اين آيه نازل شد .( مستدرك الوسائل ج9 ص123)

روايات ديگری نيز رسيده كه غيبت به منزله خوردن گوشت مسلمان مرده است . به هر حال ، اين تشـبيه بی سابقه در قرآن و نيز تأكيد روايات در توضيح مطلب ، بيان كننده زشـتی اين عمل است كه بدترين ظلم و ستم نسبت به برادر دينی است و در ننگين بودن اين عمل همين بس كه گرگ نسبت به گرگ اين كار را انجام نمی دهد :

وَلَيْسَ اَلْذِئْبُ يَاءْكُلُ لَحْمَ ذِئْبٍ                               وَيَاءْكُلُ بَعْضَنَا بَعْضاً عِيَاناً

گرگ [ با آن درندگی ] گوشت گرگ را نمی خورد ، ولی بعضی از ما به طور علنی [ گوشت ] بعضی ديگر را [ به وسيله غيبت ] می خورد.

4) از بين رفتن اعمال نيك :غيبت سبب می شود اعمال نيكی كه انسان انجام می دهد تباه گردد و از بين برود .

امام صادق عليه السّلام فرمود : [ مصباح الشـريعة ] قَالَ الصَّادِقُ عليه السلام الْغِيبَةُ حَرَامٌ عَلَی كُلِّ مُسْلِم وَاِنَّهَا لَتَأْكُلُ الْحَسَنَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ

غيبت كردن برای هر مسلمانی حرام است و همان گونه كه آتش هيزم را می خورد ، غيبت نيز كارهای نيك انسان را می خورد و از بين می برد. (كشف الريبة ص9)

گاهی انسان به خاطر ارتكاب غيبت تمام كارهای نيكی را كه انجام داده است از بين می برد و ثواب اعمالش در نامه كسی كه غيبت او را كرده است نوشته می شود ، كه در اين مورد توجه شما را به يك حديث جلب می كنيم :

پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود :

   عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنِ النَّبِيِّ صلی الله عليه وآله أَنَّهُ قَالَ يُؤْتَی بِأَحَدٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُوقَفُ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَيُدْفَعُ إِلَيْهِ كِتَابُهُ فَلَا يَرَی حَسَنَاتِهِ فَيَقُولُ إِلَهِي لَيْسَ هَذَا كِتَابِي فَإِنِّي لَا أَرَی فِيهَا طَاعَتِي فَيُقَالُ لَهُ إِنَّ رَبَّكَ لَا يَضِلُّ وَلَا يَنْسَی ذَهَبَ عَمَلُكَ بِاغْتِيَابِ النَّاسِ ثُمَّ يُؤْتَی بِآخَرَ وَيُدْفَعُ إِلَيْهِ كِتَابُهُ فَيَرَی فِيهَا طَاعَاتٍ كَثِيرَةً فَيَقُولُ إِلَهِي مَا هَذَا كِتَابِي فَإِنِّي مَا عَمِلْتُ هَذِهِ الطَّاعَاتِ فَيُقَالُ لِأَنَّ فُلَاناً اغْتَابَكَ فَدُفِعَتْ حَسَنَاتُهُ إِلَيْك

در روز قيامت يكی از شما را در صحرای محشر برای رسيدگی به اعمالش ‍ حاضر می كنند و نامه عملش را به دستش می دهند و هنگامی كه به آن نگاه می كند از كارهای نيكی كه انجام داده است چيزی در آن نمی بيند. عرض می كند : پروردگارا اين نامه عمل من نيست زيرا از طاعات و عباداتی كه در دنيا انجام داده ام چيزی در آن نمی بينم . به او گفته می شـود پروردگار تو خطا و نسيان نمی كند و اين نامه عمل از آن تو است اما به خاطر اينكه غيبت كردی كارهای نيك تو در نامه عمل كسی نوشته شده است كه از او بدگويی كردی . سپس شخص ديگری را برای حساب می آورند و نامه عملش را به او می دهند . به نامه نگاه می كند ولی بر خلاف انتظارش طاعات و عبادات زيادی را در آن می بيند و از روی تعجّب عرض می كند: خدايا اين نامه عمل من نيست ، من در دنيا كارهای نيكی كه در اينجا نوشته شده است انجام نداده ام . به او گفته می شـود : چون فلان شـخص از تو بدگويی كرده كارهای نيك او در نامه عمل تو نوشته شده است . (بحار الانوار ج72 ص259)

5) غيبت كننده از ولايت خدا بيرون است

امام صادق عليه السّلام فرمود : مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام مَنْ رَوَی عَلَی مُؤْمِنٍ رِوَايَةً يُرِيدُ بِهَا شَيْنَهُ وَهَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِيَسْقُطَ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَی وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ فَلَا يَقْبَلُهُ الشَّيْطَان

هر كس به منظور عيب جويی و ريختن آبروی مؤمنی سخنی عليه او بگويد تا او را از چشـم مردم بيندازد خداوند چنين كسی را از ولايت خودش بيرون می كند و به سوی ولايت شيطان می فرستد و شيطان او را نمی پذيرد . (كافی ج2 ص358)

6) غيبت دِين انسان را از بين می برد

پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود : عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله الْغِيبَةُ أَسْرَعُ فِي دِينِ الرَّجُلِ الْمُسْلِمِ مِنَ الْأَكِلَةِ فِي جَوْفِه: تأثير غيبت در دين مسلمان از خوره در جسم او سريع تر است . (كافی ج2 ص356)

كيفر غيبت

1) بی شـك ، كسی كه مرتكب غيبت گردد در قيامت به عذاب سختی گرفتار خواهد شد .

پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود :مَنْ أَكَلَ لَحْمَ أَخِيِهِ فِي الدُّنِيا قَرَّبَ إِلَيِهِ يَوْمَ القِيَامَةِ فَيُقَالُ لَهُ كَلِّهِ مَيِّتاً كَمَا أَكَلَتْهُ حَيَّاً فَيَأْكُلُهُ وَيَكْلَحُ وَيَضِجُّ .

كسی كه در دنيا گوشـت برادر خود را بخورد و غيبتش را بكند روز قيامت كه می شـود او را پيش كسی كه غيبتش را كرده است می برند و به او می گويند همان گونه كه در دنيا گوشـت او را در حالی كه زنده بود خوردی اكنون كه مرده است نيز گوشت او را بخور. پس از گوشت مرده او می خورد و از ناراحتی روی در هم می كشد و فرياد می زند . (مجموعة ورام ج1 ص116)

و نيز از آن بزرگوار نقل شده است كه فرمود :عَنْ أَنَسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله مَرَرْتُ لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي عَلَی قَوْمٍ يَخْمِشُونَ وُجُوهَهُمْ بِأَظَافِيرِهِمْ فَقُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ مَنْ هَؤُلَاءِ قَالَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ يَغْتَابُونَ النَّاسَ وَيَقَعُونَ فِي أَعْرَاضِهِم: در شـب معراج بر قومی گذشـتم كه صورتهای خود را با ناخنهای خويش ‍ می خراشـيدند . از جبرئيل پرسيدم اين ها چه كسانی هستند ؟ گفت : كسانی كه پشت سر مردم بدگويی می كنند و حيثيت و آبروی آنان را از بين می برند .( بحار الانوار ج72 ص222)

2) غيبت و كاهش ارزش عبادات

در حديث ديگری آمده است كسی كه مرتكب غيبت شود ارزش عبادات او كم می شود .

رسولخدا صلّی اللّه عليه و آله فرمود :قَالَ صلی الله عليه و آله الْجُلُوسُ فِي الْمَسْجِدِ انْتِظَاراً لِلصَّلَاةِ عِبَادَةٌ مَا لَمْ يُحْدِثْ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَمَا يُحْدِثُ قَالَ صلی الله عليه و آله الِاغْتِيَابُ

نشـستن در مسجد و انتظار كشيدن برای رسيدن وقت نماز عبادت است تا زمانی كه حدثی از انسان سر نزند. سؤال شد : حدث چيست ؟ فرمود : غيبت .( بحار الانوار ج74 ص152)

3) غيبت مانع قبولی اعمال

رسولخدا صلّی اللّه عليه و آله در ضمن حديثی فرمود : مأمورانی كه مراقب اعمال انسان هستند عمل بنده ای را كه مانند شعاع خورشيد می درخشد به آسمان بالا می برند ولی فرشته ای كه بايد اعمال را قبول كند و بالا ببرد می گويد : … اِضْرِبُوا هَذَا العَمَلَ وَجْهَ صَاحِبِهِ أَنَا صَاحِبُ الغِيْبَةِ أَمَرنِی رَبِّی أَنْ لاَ أَدَعُ عَمَلَ مَنْ يَغْتَابُ النَّاسَ يَتَجَاوَزَنَی اِلَی رَبِّی .

اين عمل را به صورت صاحبش بزنيد زيرا من از طرف پروردگارم مأموريت يافته ام كه نگذارم عمل نيك غيبت كنندگان از من بگذرد و به سوی پروردگارم برود . (كشف الريبة ص6)

4) غيبت كننده از بهشت محروم است

پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله فرمود : الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ فِي كِتَابِ الزُّهْدِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ آبَائِهِ عَنِ النَّبِيِّ صلی الله عليه وآله قَالَ تَحْرُمُ الْجَنَّةُ عَلَی ثَلَاثَةٍ عَلَی الْمَنَّانِ وَعَلَی الْمُغْتَابِ وَعَلَی مُدْمِنِ الْخَمْر: بهشت بر سه كس حرام است : منت گذار ، كسی كه غيبت می كند و كسی كه دائم الخمر باشد. (وسائل الشيعة ج12 ص281)

تذكّر :

غيبت كننده در صورتی كه توبه كند و توبه اش پذيرفته شود باز هم آخرين كسی است كه وارد بهشت خواهد شد : أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وجَل إِلَی مُوسَی بْنِ عِمْرَان أَنَّ الْمُغْتَابَ إِذَا تَابَ فَهُوَ آخِرُ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ وَإِنْ لَمْ يَتُبْ فَهُوَ أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ النَّار

خداوند به موسی بن عمران وحی فرستاد كه غيبت كننده اگر توبه كند آخرين كسی است كه داخل بهشـت می شـود ، و اگر توبه نكند نخستين فردی است كه داخل آتش ‍ می شود .(بحار الانوار ج72 ص222)

5) غيبت كننده حلالزاده نيست

در برخی از احاديث آمده است كسی كه پشت سر افراد غيبت می كند و آبروی آنان را از بين می برد و از شـخصيت آنان می كاهد حلالزاده نيست ، چرا كه اگر از راه حلال نطفه ای منعقد شود هرگز به اين گناه آلوده نمی گردد .

پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود : وَقَالَ صلی الله عليه وآله كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ وُلِدَ مِنْ حَلَالٍ وَهُوَ يَأْكُلُ لُحُومَ النَّاسِ بِالْغِيبَةِ اجْتَنِبُوا الْغِيبَةَ فَإِنَّهَا إِدَامُ كِلَابِ النَّارِ

دروغ گفته است كسی كه گمان می كند از حلال متولد شده با اينكه گوشت مردم را به وسيله غيبت می خورد زيرا غيبت خورش سگهای جهنم است . (مستدرك الوسائل ج9 ص121)

شـايد مقصود از حلالزاده نبودن در اين حديث تغذيه و تولّد از غذاهای حرام است و احتمالا اين خصيصه مربوط به كسانی است كه كارشان همواره غيبت كردن و آزردن ديگران است و فعل مضارع (و هو يأ كل …) كه بر استمرار دلالت دارد مؤ يّد اين احتمال است . و اللّه اعلم .

6) غيبت كننده مؤمن نيست

در حديث ديگری آمده است آن كس كه پشـت سر مسلمانی بدگويی كند ايمان ندارد. رسولخدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود :

   وَعَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله يَا مَعْشَرَ مَنْ آمَنَ بِلِسَانِهِ وَلَمْ يُؤْمِنْ بِقَلْبِهِ لَا تَطْلُبُوا عَوْرَاتِ الْمُؤْمِنِينَ وَلَا تَتَّبِعُوا عَثَرَاتِهِمْ فَإِنَّ مَنِ اتَّبَعَ عَثْرَةَ أَخِيهِ اتَّبَعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ وَمَنِ اتَّبَعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ فَضَحَهُ وَلَوْ فِي جَوْفِ بَيْتِهِ

ای گروهی كه تنها با زبان ايمان آورده ايد ولی قلبتان ايمان نياورده است غيبت مسلمانان نكنيد و در عيوب پنهانی شان به جستجو نپردازيد ، زيرا كسی كه در امور پنهانی برادر دينی خود جستجو كند خداوند اسرار او را فاش می سازد و او را ميان خانه اش رسوا می كند . (مستدرك الوسائل ج9 ص109)

انواع غيبت

برخی تصور می كنند غيبت منحصر به زبان است ، حال آنكه از هر راهی كه انسان نقص ‍ و عيب ديگری را بفهماند مانند گفتن ، نوشتن ، اشاره ، كنايه ، رمز ، تقليد در راه رفتن و … تمام اين ها غيبت و حرام است ، همان گونه كه در روايات به اين مطلب تصريح شده است .

عايشه می گويد : مِنْ ذَلِكَ مَا رُوِيَ عَنْ عَائِشَةَ أَنَّهَا قَالَتْ دَخَلَتْ عَلَيْنَا امْرَأَةٌ فَلَمَّا وَلَّتْ أَوْمَأْتُ بِيَدِي أَيْ قَصِيرَةٌ فَقَالَ صلی الله عليه وآله اغْتَبْتِيهَا

زنی نزد ما آمد و هنگامی كه بيرون رفت با دست خود اشاره كردم كه اين زن كوتاه قد است . پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود : غيبت او كردی . (بحار الانوار ج72 ص224)

به هر حال ، اگر كسی نام شـخص معينی را ببرد يا به گونه ای سخن بگويد كه شنوندگان از روی قراين و شواهد بفهمند كه منظور گوينده كيست ، اين نيز غيبت است .

پس ، اگر كسی بخواهد در اين گونه موارد گرفتار غيبت نشـود بايد شـيوه رسول گرامی اسلام صلّی اللّه عليه و آله و سلّم را در پيش گيرد كه وقتی خلافی را می ديد ، مردم را نصيحت می كرد و با عنوان كلّی و به صورت جمع ، بدون آنكه اشاره به فرد معينی كند ، می فرمود : چه شده است كه گروهی چنين كارهايی انجام می دهند ؟

از عايشه نيز نقل شده است :روش رسول گرامی اسلام صلّی اللّه عليه و آله و سلّم اين بود كه وقتی به آن حضرت خبر می رسيد كه فلان شخص سخن ناروايی می گويد ، برای اينكه به او لطمه ای نزند نام وی را نمی برد بلكه می فرمود : چرا كسانی چنين سخن می گويند ؟

حرمت استماع غيبت

همان طور كه غيبت كردن حرام است گوش فرا دادن به غيبت نيز گناه و حرام است و در اين مسأله هيچ گونه اختلافی در ميان فقها و علمای اخلاق نيست . مرحوم صاحب جواهر و مرحوم شيخ انصاری فرموده اند :گوش فرادادن به غيبت حرام است و در حرمت آن هيچ گونه اختلافی نيست .

در كتاب مفتاح الكرامه می گويد: حرمت استماع غيبت بحدّی روشن است كه اكثر فقها به وضوح آن بسنده كرده و از آن ذكری به ميان نياورده اند

روايات و حرمت استماع غيبت

در اين باره به احاديثی استناد شـده كه برخی از آنها را نقل می كنيم :

مرحوم صدوق در حديث مناهی از رسولخدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم نقل می كند :

… وَنَهَی عَنِ الْغِيبَةِ وَالِاسْتِمَاعِ إِلَيْهَاپيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم از غيبت و گوش فرا دادن به آن نهی كرده است .

پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود : الشَّيْخُ أَبُو الْفُتُوحِ الرَّازِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ ، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله عليه و آله أَنَّهُ قَالَ السَّامِعُ لِلْغِيبَةِ أَحَدُ الْمُغْتَابَيْن

شنونده غيبت يكی از دو غيبت كننده است (يعنی مستمع غيبت مانند غيبت كننده است) . (مستدرك الوسائل ج9 ص133)

و در نقل ديگری از رسولخدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم آمده است : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله الْمُسْتَمِعُ أَحَدُ الْمُغْتَابَيْنِ:كسی كه به غيبت گوش فرا دهد يكی از دو غيبت كننده است .(بحار الانوار ج72 ص225)

يعنی در مجلس غيبت ، دو غيبت كننده وجود دارند: گوينده و شنونده كه هر دو شريك در گناه غيبت هستند.

از امام صادق عليه السّلام نيز نقل شده است : فِي كِتَابِ الرَّوْضَةِ ، عَلَی مَا فِي مَجْمُوعَةِ الشَّهِيدِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ الْغِيبَةُ كُفْرٌ وَالْمُسْتَمِعُ لَهَا وَالرَّاضِي بِهَا مُشْرِكٌ قُلْتُ فَإِنْ قَالَ مَا لَيْسَ فِيهِ فَقَالَ ذَاكَ بُهْتَانٌ: غيبت كردن مسلمان به منزله كفر و شنيدن آن و راضی بودن به غيبت به منزله شرك است راوی گويد گفتم اگر در او نباشد فرمودند : آن تهمت است . (مستدرك الوسائل ج9 ص133)

مسئوليّت گوش

قرآن كريم مسئوليت انسان را در محدوده زبان و سخن محصور نمی كند بلكه چشم و گوش و قلب و دل را نيز در مسئوليتهای انسان شريك می داند ، چنانكه می فرمايد :

وَلا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً

از آنچه نمی دانی پيروی مكن چرا كه گوش و چشم و دلها همه مسئولند . (اسراء 36)

در حديثی آمده است :… رُوِيَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَيْهِ فَقَالَ لَهُ إِنَّ لِي جِيرَاناً وَلَهُمْ جَوَارٍ يَتَغَنَّيْنَ وَيَضْرِبْنَ بِالْعُودِ فَرُبَّمَا دَخَلْتُ الْمَخْرَجَ فَأُطِيلُ الْجُلُوسَ اسْتِمَاعاً مِنِّي لَهُنَّ فَقَالَ لَهُ عليه السلام لَا تَفْعَلْ فَقَالَ وَاللَّهِ مَا هُوَ شـَيْءٌ آتِيهِ بِرِجْلِي إِنَّمَا هُوَ سَمَاعٌ أَسْمَعُهُ بِأُذُنِي فَقَالَ الصَّادِقُ عليه السلام تَاللَّهِ أَنْتَ أَمَا سَمِعْتَ اللَّهَ يَقُولُ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا فَقَالَ الرَّجُلُ كَأَنِّي لَمْ أَسْمَعْ بِهَذِهِ الْآيَةِ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ عَرَبِيٍّ وَلَا عَجَمِيٍّ لَا جَرَمَ أَنِّي قَدْ تَرَكْتُهَا وَأَنِّي أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ تَعَالَی فَقَالَ لَهُ الصَّادِقُ عليه السلام قُمْ فَاغْتَسِلْ وَصَلِّ مَا بَدَا لَكَ فَلَقَدْ كُنْتَ مُقِيماً عَلَی أَمْرٍ عَظِيمٍ مَا كَانَ أَسْوَأَ حَالَكَ لَوْ مِتَّ عَلَی ذَلِكَ اسْتَغْفِرِ اللَّهَ وَاسْأَلْهُ التَّوْبَةَ مِنْ كُلِّ مَا يَكْرَهُ …

كسی خدمت [ امام صادق عليه السّلام ] رسيد و عرض كرد : همسايگان من كنيزكانی دارند كه می خوانند و می نوازند ، گاهی كه برای قضای حاجت بيرون می روم به خاطر اينكه نغمه ها و آواز آنها را بشنوم نشستن خود را طولانی تر می كنم . حضرت فرمود : اين كار را مكن . آن مرد عرض كرد : به خدا سوگند به خاطر اينكه نغمه های آنها را بشنوم نمی روم بلكه گاهی كه آنجا می روم و صدای آنها به گوشم می رسد قدری بيشتر می نشينم . امام صادق عليه السّلام فرمود : مگر نشنيده ای كه قرآن می فرمايد : گوش و چشم و دلها همه مسئولند ؟ گفت : به خدا سوگند گويا هرگز اين آيه را از هيچ كس ـ نه عرب و نه عجم ـ نشنيده بودم و اكنون اين كار را ترك می كنم و از خداوند عفو و مغفرت می خواهم . امام صادق عليه السّلام به او فرمود : برخيز غسل [ توبه ] كن و تا می توانی نماز بخوان ، چون به كار بسيار بدی عادت كرده بودی كه اگر در آن حال می مردی در بدترين حالت از دنيا می رفتی و مسئوليت بزرگی می داشـتی . اينك به درگاه خدا توبه كن و از او بخواه تا توبه ات را از كارهای زشتی كه مرتكب شده ای بپذيرد . (تهذيب الاحكام ج1 ص116)

گوش خود را از شنيدن سخنان زشت حفظ كن ، همان طور كه بايد زبان را از زشت گويی حفظ كنی . زيرا گوش حقی بر انسان دارد كه امام سجّاد عليه السّلام در اين باره می فرمايد :

   وَأَمَّا حَقُّ السَّمْعِ فَتَنْزِيهُهُ عَنْ أَنْ تَجْعَلَهُ طَرِيقاً إِلَی قَلْبِكَ إِلَّا لِفَوْهَةٍ كَرِيمَةٍ تُحْدِثُ فِي قَلْبِكَ خَيْراً أَوْ تَكْسِبُكَ خُلُقاً كَرِيماً فَإِنَّهُ بَابُ الْكَلَامِ إِلَی الْقَلْبِ يُؤَدِّي إِلَيْهِ ضُرُوبُ الْمَعَانِي عَلَی مَا فِيهَا مِنْ خَيْرٍ أَوْ شـَرٍّ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ وَأَمَّا حَقُّ بَصَرِكَ فَغَضُّهُ عَمَّا لَا يَحِلُّ لَكَ وَتَرْكُ ابْتِذَالِهِ إِلَّا لِمَوْضِعِ عِبْرَةٍ تَسْتَقْبِلُ بِهَا بَصَراً أَوْ تَسْتَفِيدُ بِهَا عِلْماً فَإِنَّ الْبَصَرَ بَابُ الِاعْتِبَارِ وَأَمَّا حَقُّ رِجْلَيْكَ فَأَنْ لَا تَمْشِيَ بِهِمَا إِلَی مَا لَا يَحِلُّ لَكَ وَلَا تَجْعَلَهَا مَطِيَّتَكَ فِي الطَّرِيقِ الْمُسْتَخِفَّةِ بِأَهْلِهَا فِيهَا فَإِنَّهَا حَامِلَتُكَ وَسَالِكَةٌ بِكَ مَسْلَكَ الدِّينِ وَالسَّبْقِ لَكَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللّه

اما حق گوش آن است كه آن را مجرا و كانال ارتباط قلبت با خارج قرار ندهی جز در مورد انتقال سخنان كريمانه و حكيمانه ای كه در دلت انديشه و ايده خوبی پديد آورده و يا خلق كريمی نصيب تو كند ، زيرا گوش دری است به سوی دل كه انواع و اقسام معنی خوب يا بد را به آن می رساند . و نيرويی نيست جز با استعانت به نيروی لا يزال الهی . (بحار الانوار ج71 ص10)

ردّ غيبت و دفاع از برادر دينی

در مسأله غيبت چهار تكليف وجود دارد :1 ـ حرمت غيبت 2 ـ حرمت گوش كردن به   3 ـ نهی از منكر 4 ـ دفاع از حيثيت برادر مؤمن و حفظ آبروی او .

يعنی در مورد غيبت علاوه بر لزوم نهی از منكر و جلوگيری از وقوع جرم (به طور مطلق) ردّ غيبت و دفاع از آبروی برادر دينی واجب است

به عبارت ديگر ، هر چند گوش نكردن غيبت و بی اعتنايی به سخنان غيبت كننده به عنوان يكی از مصاديق نهی از منكر واجب است اما اين مقدار كافی نيست بلكه بر هر فرد لازم است كه از برادران دينی خود دفاع كند و در حفظ آبروی آنها بكوشد .

يعنی بر هر مسلمانی لازم است انتقادها و عيبهايی را كه به برادر دينی اش وارد می شود با توجيه صحيح و خداپسندانه دفع كند و زمينه رشد شايعه پراكنيها و اشاعه فحشاء را از بين ببرد تا ديگر كسی جرأت نكند بدون حساب و كتاب در باره مؤمنان به شايعه سازی بپردازد و حيثيت آنها را در معرض تهمت و افترا و غيبت قرار دهد ، زيرا خداوند عزيز و مهربان عزّت و عظمت و سربلندی مؤمنان را می خواهد و عواملی كه اين ارزش ها را تهديد می كند دشمن می دارد و بدين جهت دستور داده است كه مسلمانان با ايمان در برابر اين گونه عوامل مخرّب بی تفاوت نباشند و با شكستن سكوت به هيچ كس اجازه ندهند كه با شـايعه سازی و اشاعه فحشاء و غيبت ، محيط زيست اجتماعی را آلوده و حيثيت مؤمنان را لكه دار كند و با شـايعات بی اساس ، حسّ اعتماد عمومی را متزلزل سازد. بعضی گمان كرده اند كه ردّ غيبت همان نهی از منكر است كه همه ملزمند در تمام موارد گناه از وقوع جرم و تكرار گناه جلوگيری كنند ، ولی چنانكه گفته شد مسأله ردّ غيبت از مقوله ديگری است و تنها جلوگيری و نهی از غيبت كافی نيست بلكه بايد كاری كرد تا آب رفته به جوی باز گردد و از شخص غيبت شده اعاده حيثيت شود .

مرحوم شيخ انصاری می فرمايد : ظاهر اين است كه ردّ غيبت غير از نهی از غيبت است بلكه مقصود از ردّ غيبت اين است كه از غيبت شـونده دفاع كند و او را ياری نمايد ، بدين معنی كه اگر غيبت مربوط به امور دنيوی باشـد ، بايد با گفتن اينكه اين ها عيب نيست بلكه عيب آن چيزی است كه خدای متعال از آن نهی فرموده و از جمله گناهانی كه خدا نهی فرموده اين است كه برادرت را به چيزی كه خداوند آن را عيب ندانسته ياد كنی [ به او گوشزد نمايی كه غيبت كردن تو عيب است ] و اگر آن عيب دينی باشد [ مثل اينكه بگويد فلان شخص فلان گناه را انجام داده است ] بايد به گونه ای آن را توجيه كند كه از عنوان گناه خارج شود . [ مثلا اگر به نامحرمی نگاه كرد بگويد شايد خيال می كرده يكی از محارم او است يا اگر ترك نماز كرده بگويد شـايد فراموش كرده يا در جای ديگر و وقت ديگر نمازش را بجای آورده است و امثال آن از محملهای درست . ]

به اين جهت شيخ انصاری در دنباله بحث می فرمايد : پس اگر قابل توجيه نباشد بايد به طريق ديگری او : [ غيبت شونده ] را ياری كند [ مثلا بگويد مؤمن كه معصوم نيست ، گاهی مرتكب خطا می شود . ] و شايسته است انسان برای او طلب مغفرت نمايد نه اينكه او را سرزنش و رسوا كند . چه بسا گناه توبيخ و سرزنش تو از گناه آن مؤمن نزد خدا بيشـتر باشـد . به هر حال ، انسان تا می تواند بايد غيبت برادر دينی را رد كرده و از وی دفاع نمايد .

آثار مثبت ردّ غيبت

1) نصرت دنيا و آخرت :

پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلم فرمود : مَنِ اغْتِيبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ وَهُوَ يَسْتَطِيعُ نَصْرَهُ فَنَصَرَهُ نَصَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ

كسی كه نزد او از برادر دينی اش غيبت شـود و در صورت امكان به ياری او برخيزد خدای تعالی در دنيا و آخرت او را ياری خواهد كرد . (وسائل الشيعة ج12 ص293)

2) دفع بلايا :

از پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده است : فِي عِقَابِ الْأَعْمَالِ بِإِسْنَادٍ تَقَدَّمَ فِي عِيَادَةِ الْمَرِيضِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله عليه وآله أَنَّهُ قَالَ فِي خُطْبَةٍ لَهُ وَمَنْ رَدَّ عَنْ أَخِيهِ غِيبَةً سَمِعَهَا فِي مَجْلِسٍ رَدَّ اللَّهُ عَنْهُ أَلْفَ بَابٍ مِنَ الشَّرِّ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ:كسی كه در مجلسی غيبت برادر خود را بشنود و در مقام ردّ آن برآيد و از او دفاع كند خداوند هزار نوع از شرور دنيا و آخرت را از او دور خواهد ساخت .( وسائل الشيعة ج12 ص292)

3) رفتن به بهشت :

رسولخدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود : [ ثواب الا عمال ] أَبِي عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه و آله مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّة: كسی كه از آبروی برادر مسلمان خود دفاع كند بهشت بر او واجب می شود .( بحار الانوار ج72 ص254)

آثار منفی رد نكردن غيبت

1) خواری دنيا و آخرت :

رسولخدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم ضمن حديثی فرمود : … وَإِنْ خَذَلَهُ وَهُوَ يَسْتَطِيعُ نَصْرَهُ خَذَلَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ

كسی كه در حضور او از برادر دينی اش غيبت می شود و او می تواند دفاع كند ولی ياری اش نكند خداوند او را در دنيا و آخرت به حال خود وامی گذارد [ و او را خوار می كند . ] (وسائل الشيعة ج12 ص293)

2) گناه هفتاد برابر :

مرحوم شـيخ صدوق در ضمن حديثی از امام صادق عليه السّلام نقل می كند كه پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود : … فَإِنْ هُوَ لَمْ يَرُدَّهَا وَهُوَ قَادِرٌ عَلَی رَدِّهَا كَانَ عَلَيْهِ كَوِزْرِ مَنِ اغْتَابَهُ سَبْعِينَ مَرَّةً كسی كه بتواند غيبت برادر خود را رد كند و كوتاهی ورزد گناه او هفتاد برابر شخص غيبت كننده است . (وسائل الشيعة ج12 ص282)

مرحوم شيخ انصاری پس از ذكر اين روايت می فرمايد : شـايد علت افزايش گناه مستمع در اين مورد به خاطر آن است كه سكوت او موجب تجرّی و جرأت غيبت كننده می شود و در نتيجه او را در ارتكاب مجدّد غيبت و ديگر گناهان تشويق می كند .

علاوه بر آنچه شـيخ فرموده ـ سكوت او در اين گونه موارد زمينه را برای شـايعه پراكنيها و هتك حرمتها فراهم و اذهان مردم را نسبت به يكديگر بد بين می سازد و باعث سلب اعتماد عمومی می شـود و چه بسا اشخاص مفيد و خدمتگزار كه در اثر اين شـايعات بی اساس مظلومانه از صحنه كنار رفته اند و كسی از آنها دفاع نكرده است و در حقيقت عدم دفاع از كسانی كه آماج تهمتها و غيبتها قرار می گيرند جامعه را به نا اميدی و خدمتگزاران صديق را به سرخوردگی سوق می دهد. در چنين صورتی ديگر نهی از منكر به تنهايی نمی تواند حقوق اين گونه مظلومان را استيفاء كند بلكه علاوه بر نهی از منكر مطالبی كه در اثر غيبت و تهمت به شخص نسبت داده شده بايد رد شود ، يعنی با توجيه صحيح و دفاع درست و منطقی بايد تصوّرات و خاطرات نادرست را از دلها زدود و بد بينيها را به خوش بينی تبديل كرد و از شخص غيبت شده اعاده حيثيّت نمود .